بسم الله الرحمن الرحیم
مسئله حکومت و زعامت در نگاه حضرت على علیه السلام
1. (( فما راعنى الا والناس کعرف الضبغ الى ینثالون على من کل جانب حتى لقد و طى الحسنان و شق عطفاى .
( خطبه سوم نهج البلاغه - خطبه شقشقیه .) ))
مردم ناگهان به شکلى متراکم دور مرا گرفتند. از همه طرف به من هجوم آوردند، تا جائى که حسن و حسین زیر دست و پاى مردم له شدند. لباس هاى من نیز پاره شد.
امام مى فرماید: من حکومت را بخاطر یک هدف قبول کردم و آن هدفى که امیر المؤ منین در این خطبه بیان مى کند براى ما معیار و شاخص است . حکومت از نظر ما و با دید اسلامى یک عبادت است .
(( لولا حضور الحاظر و قیام الحجة بوجود الناصر و مااخذ الله على العلماء ان لایقاروا على کظة ظالم و لاسغب مظلوم لالقیت حبلها على غاربها.( خطبه سوم نهج البلاغه - خطبه شقشقیه .) ))
اولا- مردم مى خواهند پس پیداست که خواست مردم و طلب مردم یک عنصر و یک عامل تعیین کننده است . حضور حاظر، مردم آمدند - خواسته ، مردم اصرار کردند.
ثانیا- و قیام الحجه بوجود الناصر، دیدم که پشتیبان دارم ، مى توانم هدفها و آرمانهاى خود پیاده کنم . اگر احساس مى کردم که نمى توانم قبول نمى کردم .
ثالثا- و ما اخذ الله على العلماء. از طرفى تعهد بزرگى بر دوش من است . به مقتضاى عالم و آگاه بودن و دانا بودن و آن دین است . (( ان لایقاروا على کظه ظالم و لاسغب مظلوم )) ، سیرى ستمگران و گرسنگى ستمدیدگان را نباید تحمل کرد. اینها موجب شد که امام على علیه السلام حکومت را قبول نماید.( حضرت آیت الله سید على خامنه اى ، گفتارى در باب حکومت علوى ، تهران ، حزب جمهورى اسلامى ، صفحات 16، 17، 1867) ))
2. (( اللهم انک تعلم انه لم یکن الذى کان منا منافسة فى سلطان ، و لا التماس شى ء من فضول الحطام ، و لکن لنرد المعالم من دینک ، و نظهر الاصلاح فى بلادک ، فیاءمن المظلومون من عبادتک و تقام المعطلة من حدودک .
( نهج البلاغه ، بخشى از خطبه 131.)))
پروردگارا تو مى دانى (آنچه واقع شد از ما از محاربه و مقاتله در امر خلافت ) آن نیست رغبت کردن در ملک و پادشاهى و نه جستن چیزى از زیادتى حطام و مال دنیا، ولیکن مى خواهیم نشانه هاى دین تو را بازگردانیم و شهرهاى ترا اصلاح کنیم تا ستمدیدگان از بندگان تو، ایمن شوند و حدود تعطیل شده ترا برپا داریم و اقامه کنیم .
حضرت پس از آنکه ریاست طلبى و ملک و پادشاهى و جمع آورى ثروت را نفى مى کند، مى فرماید جهت اهداف ذیل حکومت و خلافت را پذیرفتم :
الف - بازگرداندن نشانه هاى دین .
ب - اصلاح در شهرها.
ج - امنیت و آسایش ستمدیدگان .
د - اقامه و برپائى حدود تعطیل شده خداوند متعال.
( منبع : امام على (ع ) فرهنگ عمومى و همبستگى اجتماعى)ناشر: مؤ سسه فرهنگى انتشاراتى زهد
اللهم عجل لولیک القرج والنصر